Wednesday

عمود من

از افقی ترین خط سرزمینم عمودی رسم کردم به بینهایت بالا. عمودی به سوی تو ..
عمود من از ابرها گذشت و تو را نیافت از ماه هم و از خورشید ... تو حتی میان ستارگان نیز نبودی...
آنسوتر هم نبودی .. نبودی ... نبودی
از افقی ترین خط سرزمینم و در امتداد عمودی که تا بینهایت بالا رفت و تو را نیافت رسم میکنم خود را که به زیر میرود .. به بینهات پستی . به فرودست ترین نهایت ممکن . بی نهایتی که تو در نهایتش نشسته ای ... اما جایگاه ستارگان جولانگاه من نبود ...
چه در فراز باشی تو چه در فرود ... عمود من سربزیرترین جهان باید بود

عیدانه پس از عمری!

گاهی سخن از عشق بگویید بگویید گه در ره توحید بپویید بپویید شمامه ی حالست کز باغ وصالست شمامه ی این باغ ببویید ببویید با آب ازین جامه پلیدی...