Sunday

...وشایدرسالت من این خواهد بود
تا دواستکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی چشم در چشم خدای خویش
با هم نوش کنیم

1 comment:

avar said...

نیمکت کهنه باغ
خاطرات دورش را
در اولین بارش زمستانی
از ذهن پاک کرده است
خاطره شعرهایی را که هرگز نسروده بودم
خاطره آوازهایی را که هرگز نخوانده بودی

عیدانه پس از عمری!

گاهی سخن از عشق بگویید بگویید گه در ره توحید بپویید بپویید شمامه ی حالست کز باغ وصالست شمامه ی این باغ ببویید ببویید با آب ازین جامه پلیدی...